Archive for دسامبر 2009

چقدر این تصاویر شبیه بارگاه یزید در پرده های نقاشی پرده خوانان است

دسامبر 30, 2009

امام حسین نه درسال61هجری ،که پیش از آن توسط دستگاه تبلیغاتی اموی کشته شده بود. همان دستگاهی که جامعه را چنان مسخ و تحمیق کرده بود که وقتی علی بن ابیطالب ،به هنگام نماز در مسجد کوفه به شهادت رسید، عوام فریفتگان بوقهای تبلیغاتی اموی ، از یکدیگر می پرسیدند: علی را با مسجد چه کار؟ در چنین جامعه­ای بود که می شد امام حسن را مطرود و منزوی ساخت و می شد حسین را به اتهام خروج از دین جدش به قتل رساند. خون انسان که شرافتی مؤکد در اسلام دارد، مباح شمرده می شود و حسین را به جرم ترک مکه به هنگام موسم حج مهدورالدم می شمرند. وقتی جامعه به خرافا ت و جهل آلوده شود، آنگاه می توان لباس حق را بر باطل پوشاند. در چنین حالتی است که حسین  در میان هیاهو آماج تیرهای مردمانی قرار میگیرد که به قصد قربت در صدمه بر او بر یکدیگر سبقت می جستند. یزید اما با ریختن خون حسین ، خود را رسوا کرد. بی جهت نبود که زینب در مواجهه با او میگوید: » جز زیبایی ندیدم »

وجدانهای پاک سرانجام بیدار شدند و از خود پرسیدند: مگر نمیشد حسین را رها کرد تا به گوشه­ای برود. چرا خون او ریخته شد؟

حال ماییم و عاشورای حسین . عاشورایی که یادآور قیام علیه حکومت جور است. علی وفرزندانش ملاک حقانیت هر حکومتی را اقبال مردمی و اجرای عدالت قرار دادند .

علی حکومت را نپذیرفت و برای آن تلاش نکرد مگر هنگامی که مردمان از او خواستند. او هیچ گاه به تحمیق مردمان نپرداخت، بلکه این معاویه بود که همواره از طریق فقیهان دین فروش سعی کرد چهره پاک علی را آلوده کند. پسرانش نیز بدون اقبال مردم کاری نکردند .

چون مردمان کوفه از امام حسین دعوت کردند، او با اجابت دعوت آنان راهی کوفه شد. وقتی هم کوفیان عهدشکنی کردند، راه خویش را کج کرد. حکومت جور ، امام حسین را شهید یا ذلیل می خواست چون این دو راه را در مقابلش قرار دادند او شهادت را برگزید . بعدها هم هر علوی که قیام کرد، اقبال مردمی پشتوانه اش بود .

علویان در بیعت با مردم بر این نکته پا می فشردند: این بیعت تا زمانی پابرجاست که ما به عدالت رفتار کنیم.

سؤال اینجاست کدام رفتارهای علی خامنه­ای به روش امام حسین و علویان شبیه است؟ آیا حسین بر تخت حکومت بود که یزیدیان بر او قیام کردند یا یزید بر تخت حکومت جور و ستم نشسته بود؟ فقیهان دین فروش کمر به خدمت که بسته­اند؟ تریبونهای دولتی، رسانه­ها و اموال عمومی در اختیار چه کسی است که یک اقلیت هدر میدهد.

حرکت عاشورا را مزدوران ولایت فقیه شکستند که خون شیعیان را بر خاک ریختند یا مردمی که قصد راهپیمایی سکوت را داشتند و چون مورد ضرب و شتم قرار گرفتند، دیکتاتور را مورد خطاب قرار دادند؟ عاشورای حسینی سال 1388 هجری خورشیدی بسیار شبیه عاشورای حسینی سال 61 هجری قمری بود. یزید زمان خون بیگناهان را بر زمین می ریزد و آن هنگام خود را حسین می نامد. یاد این گفتار پدرم افتادم که هر بار تصویر خامنه­ای را بر صفحه تلویزیون میدید که عده­ای از این فقیهان دین فروش چون احمد جنتی، مهدوی کنی، خزعلی و دیگران بر گردش نشسته بودند، می گفت :

«چقدر این تصاویر شبیه بارگاه یزید در پرده­های نقاشی پرده­خوانان است.»

ما از عاشورای امسال جز زیبایی ندیدیم. رسوایی تو سند افتخار ماست.

تکلیف ناصر مکارم شیرازی با خودش روشن نبوده و نیست !

دسامبر 23, 2009

ناصر مکارم شیرازی ، این روزها داعیه دار ولایت فقیه شده و آیت الله منتظری را به جهت معارضه با آیت الله خمینی ، مورد طعنه قرار می دهد . ناصر مکارم شیرازی یا دچار کندی حافظه شده یا ملت ایران را کم حافظه می داند ، در حالیکه مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی – چاپ اول – حاکی از مخالفت وی با اصل ولایت فقیه است . همچنین خاطرات سید ابوالحسن بنی صدر ، و خاطرات محمد رشیدیان –نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان قانون اساسی و نماینده مردم آبادان در مجالس اول ، دوم ، سوم ، چهارم و ششم – ناظر بر این مخالفت است .

محمد رشیدیان  ( رشیدیان ، 1382 ، صفحه 253 ) روایت می کند :

» ناصر مکارم شیرازی ، در هنگام طرح اصل ولایت فقیه ، در کمیسیون های مختلف تردد داشت و نمایندگان را به مخالفت با آن ترغیب می کرد . به هنگام طرح این اصل در جلسه علنی مجلس ، ناصر مکارم  نطق تندی علیه ولایت فقیه نموده و ان را مقدمه استبداد دینی دانست . پس از آن  ، من در اعتراض به این نطق گفتم : انتظار ما این بود که این سخنان از دهان » کیانوری » و » رحمت الله مقدم مراغه ای » خارج شود . نه اینکه یک عالم دینی مانند آقای مکارم این سخنان را بزند . در این هنگام ، مکارم شیرازی ، عصبانی شده و قصد خروج از جلسه را داشت که دکتر بهشتی با عذرخواهی از آقای مکارم ، مرا به رعایت متانت دعوت کرد . »

همچنین ناصر مکارم شیرازی در مورد همکاری اش با دارالتبلیغ آیت الله شریعتمداری – فارغ از قضاوت در باره آن –  چه می گوید ؟ او می تواند به کتاب » شریعتمداری در دادگاه تاریخ » نوشته سید حمید روحانی ( زیارتی ) رجوع کند که در آن اسنادی پیرامون همکاری مکارم شیرازی با این موسسه اورده و آن را از نکات منفی همکاران دارالتبلیغ دانسته است . سخن بر سر آن است که ناصر مکارم شیرازی بهتر است صداقت را سرلوحه خود قرارداده و مقلدان ساده لوحش را با این بندبازی ها نفریبد .

چرا دیکتاتورها از تاریخ درس نمی گیرند و همگی سرنوشتی یکسان دارند ؟

دسامبر 19, 2009

دیکتاتورها و مستبدین همواره به یک شیوه عمل می کنند . تنها روش های انهاست که به تبع زمان و مکان متفاوت است . دیکتاتور ها از زبان مردم سخن می گویند و خود را نماینده مردم می دانند . گاهی هم به نمایندگی از خدا سخن گفته و رفتار خود را توجیه می کنند ، چنانچه چنگیزخان مغول ، خود را عذاب الهی می دانست که بر سر مردمان فرود آمده است تا آنان را به سزای اعمالشان برساند .

حال فرقی نمی کند که چنگیز خان صحرانشین مغول باشی یا ناصرالدین شاه قاجار فرنگ دیده ، رضا شاه مخالف مذهب باشی یا رهبری که داعیه مذهب دارد . دیکتاتور که باشی به یک شیوه عمل می کنی . به ویژه اگر متعلق به زمان نباشی و چون توپی ، از قرون گذشته به زمان حال پرتاب شده باشی ، آنوقت است که رفتارهایت ، درتکرار تاریخ ، حالتی طنز و مسخره پیدا می کند . دراین میان ، رهبر جمهوری اسلامی ، که شخصیتی کاریکاتورگونه از سنت و تجدد دارد ، رفتارهایش ، تکرار کمیک رفتارهای همه دیکتاتور ها از قدیم و جدید شده است . ازیکسو گویی خسروپرویز ، سفاح ، نرون و چنگیز است و از سوی دیگر ، چونان رضا شاه ، هیتلر ، موسیلینی و محمدرضا شاه رفتار می کند .

همین نمایش های تلویزیونی اخیر در اعتراض به اهانت به بنیانگذار جمهوری اسلامی ، تکرار کمیکی از رفتارهای اسلاف اوست . در رژیم گذشته ، یکی از راهکارها برای مقابله با اعتراضات مردمی ، شبیه سازی و بدل سازی تظاهرات مردمی بود . حزب ایران نوین ، به رهبری امیرعباس هویدا ، وظیف داشت که عده ای از نیروها و اعضای خود را به عنوان دانشجو ، به دانشگاه ها تزریق کرده و از انها به عنوان نیروی خنثی کننده دانشجویان استفاده کند . همچنین در مواردی که اعتراضات دانشجویی وسیع و گسترده بود ، از نیروهای حزب و به ویژه شاخه جوانان آن ، برای ضرب و شتم دانشجویان کمک می طلبیدند .

شرح چنین سیاست هایی در کتابی به نام » اسنادی از جنبش دانشجویی در ایران » به طور مستند آمده است .

نهایت اما این قدرت مردم بود که بر همه این تظاهرسازی ها پیروز شد . بنابراین رفتارهای اخیر رژیم ، کارجدیدی نیست . جنبش سبز هم با این جنگ های روانی از میان به در نمی رود که پیش از شما نیز دیکتاتورها چنین شیوه ها و روش هایی را آزموده اند .

بالاخره بعد از 30 سال : محرمی متفاوت در راه است …

دسامبر 16, 2009

مدعیان امام حسین در طول تاریخ ، دو دسته بوده اند . گروهی که چون زینب ، پیام سبز حسین را انتشار دادند و گروهی چون سیاهپوشان بنی عباس که با نام حسین به قدرت رسیدند . بنی عباس ، چون علیه بنی امیه قیام کردند ، جامگان سیاه را به عنوان نماد و نشانه خود برگزیدند و گفتند ما عزاداران خامس آل عباییم . این عزاداران ، حسین را وسیله می خواستند و جز گریستن برای او هدفی دیگر از یاد حسین مراد نمی کردند ، در حالیکه پیام حسین این بود : » اگر دین ندارید ، لااقل آزاده باشید » .

محرم امسال ، تقابل سبزاندیشان حسینی با وارثان تمامی سیاه اندیشان تاریخ است . سیاه اندیشانی که گاهی با جامه سیاه ، درون خود را نیز تجلی می بخشند . پیام سبز حسین را بایستی بیش از هرزمان فریاد زد . همانگونه که دکتر علی شریعتی می گوید : » یا حسینی باید بود یا زینبی ، ورنه ، در صف یزیدان قرارخواهیم گرفت » .
اگر چون زینب ، بر ظلم و ستمی که در این چند ماه برمردمان ایران رفته ، فریاد برنیاوریم ، در صف یزیدیان طرفدار سیاهی و ظلم قرار خواهیم گرفت .

معترضان اهانت به آیت الله خمینی : » … ما با پای پیاده می رویم و جنگ نرم را فتح می کنیم «

دسامبر 12, 2009

تهدیدهای افراد کم مایه رژیم ، همچون غلامحسین محسنی اژه ای ، باردیگر ناکارآمدی خود را نشان داد . محسنی اژه ای که در کارنامه خود فتوای قتل قربانیان قتلهای زنجیره ای ، ریاست دادگاه ویژه روحانیت – با وجود سواد کم علوم دینی ، در اندازه مقدمات و سطح اول – را دارد ، هراز چندگاه ، بر صفحه تلویزیون حاضر شده و تهدید به بگیر و ببند ملت می کند .

با این همه ، مردمان بی پروا و از جان گذشته ، هربار بی اثر بودن تهدید کننده و تهدیداتش را به نمایش می گذارند . اینبار اما پیش از رخداد 16 آذر 1388 ، رژیم با توجه به نشانه رفتن شعارها به سمت رهبر جمهوری اسلامی  و لگدمال کردن تصاویر او ، سناریوی به آتش کشیدن تصویر آیت الله خمینی را طراحی و اجرا کرد . اجرای این سناریو ، نکات چندی را در بردارد .

اول انکه ، رهبرجمهوری اسلامی به نامشروع بودن خود در نزد افکار عمومی پی برده است . او می داند در نزد بسیاری از مذهبیون انقلابی به عنوان برباددهنده میراث انقلاب آیت الله خمینی شناخته می شود . از همین رو بایستی جنبش سبز به عنوان حرکتی برانداز برای کل تلقی شود ، نه حرکتی اصلاحی که درصدد اصلاح معایب نظام ، حتی ولی فقیه آن است .

دوم آنکه ، رهبر جمهوری اسلامی می داند برخلاف او ، آیت الله خمینی خود به جهت وجه کاریزماتیکی که داشت ، مبنای مشروعیت بود . مشروعیتی که هنوز در نزد لایه هایی از اجتماع وجود دارد . از همین رو ، علی خامنه ای ، از کیسه آیت الله خمینی برای نجات خود هزینه می کند . در این مورد ، او به مانند سفاح عباسی – موسس خلافت بنی عباس – عمل می کند . سفاح که به معنای خونریز می باشد ، با توجه به اینکه می دانست بنی عباس در میان مردم جایگاهی ندارند ، و این بنی هاشم و خاندان پیامبر  هستند که می توانند توده ها را علیه بنی امیه بسیج کنند ، با شعار » الرضا من آل محمد » سعی کرد از این محبوبیت ، برای خود هزینه کند .

با اذعان به این موارد ، رهبر جمهوری اسلامی و اعوانش ، سعی کردند سناریوی اهانت به آیت الله خمینی را اجرا کنند ، غافل از اینکه نه برای خامنه ای و نه رسانه ضرغامیسم ، اعتباری باقی نمانده که معتقدین نظام هم به آن اعتماد کنند . رسانه میلی ضرغامی ، تنها تکیه گاهی برای جاهلان است . به طوریکه در اخبار ساعت 23 شبکه خبر روز جمعه 20 آذرماه ، گوشه از تظاهرات محدود و چند ده نفری در قم در اعتراض به حادثه اهانت به آیت الله خمینی را نشان می داد که فردی با عنوان سخنران می گفت :

» اگر ولی فقیه امر کند ، ما با پای پیاده می رویم و جنگ نرم را فتح می کنیم » .

گفتار و رفتار این افراد ، یاداور ساده لوحی های اهالی سریال شب های برره است که در یکی از قسمتها ، وقتی اهالی روستا به مانور نظامی رفتند ، مجروح و زخمی از جنگ با دشمن فرضی بازگشتند . باید به این افراد گفت : شما یا نمی دانید ولی فقیه چیست ؟ یا معنای جنگ نرم را نمی فهمید و یا تصوری  از پای پیاده ندارید  .

تا » زر » و » زور » و » تزویر » حاکم باشد ، هر روز ، 16 آذر است

دسامبر 5, 2009

غدیر ، یک آموزه و یک پیام است . پیامی از قعر جاهلیت عربی که حتی پیامبر خدا نیز بایستی برای پیام الهی همراهی جمع را بطلبد . آنگاه پیامبر خدا  ، محمد بن عبد الله ،  علی ابن ابی طالب  را به عنوان جانشین خود معرفی کرد ، برای این اقدام ، بیعت توده های حاضر در غدیر خم را طلبید . چون آن هنگام که محمد ، دار دنیا را ترک گفت ، توده ها ،  دیگری را به جای علی  برگزیدند . علی هم از آنجا که در نزد همین توده ها مقبولیت نداشت ، سکوت را پیشه ساخت . او به ابزار زر و زور و تزویر متوسل نشد تا مردمان را به خلافت خود راضی سازد . چه او حکومت را از عطسه بزی و کفش پاره ای بی ارزش تر می دانست .

حال ، علی خامنه ای که خود را علی زمان می داند و مزدورانش ، برای ولایت او ، یقه درانی ها  می کنند ، چه نسبتی با علی دارد ؟ آن شیفته و تشنه قدرتی که در این ماه های اخیر ، بدترین دوره از  ریاستش را به مردم ایران نمایانده است .

عید غدیر امسال ، سبز ترین غدیر سال های گذشته ، برای ملت ایران است . ایرانیان به این پیام حکومت اصیل علوی پاسخ مثبت دادند که آزادگی و آزادی را بر زندگی در زیر یوغ استبداد و جهل ترجیح می دهند . ایرانیانی که خود را از جهل و بندگی رهانیده و به بالاترین معنای آزادی دست یافته اند . فردای غدیر امسال ، 16 آذر است . 16 آذر سال 1332 ، برخلاف نظر احمد جنتی ، تنها نماد مبارزه با استعمار نیست . در این روز ، 3 آذر اهورایی ، سه قطره خون شدند تا فریاد اعتراضشان به دولت کودتا را برای همیشه تاریخ ثبت کنند . جالب اینکه احمد جنتی که تا همین دیروز ، 3 دانشجوی شهید 16 آذر را 3 توده ای می دانست که ارزشی برای بزرگداشت ندارند ، حال امروز ، سنگ آنان را بر سینه می زند .

16 آذر ، و عید غدیر خم ، دو نماد ملی و مذهبی هستند . پیام این دو روز ، برای جنبش سبز این است که چون به رای و عقیده مردم  احترام گذاشته شود ، خونی به ناحق ریخته نخواهد شد . تا زر و زور و تزویر حاکم باشد ، هر روز  16 آذر است  ، نه برای دانشجویان ، که برای همه مردم ایران .